صفحات
اخبار
حالت تحیّر و شیفتگی مرحوم قاضی به حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام
مرحوم قاضی در أواخر عمر یک‌گونه حالت تحیّر و شیفتگی و بی‌قراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه می ‌کرد و در أیّام عزاداری سراسیمه و سر برهنه، والِه بود…

مرحوم قاضی در أواخر عمر یک‌گونه حالت تحیّر و شیفتگی و بی‌قراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه می ‌کرد و در أیّام عزاداری سراسیمه و سر برهنه، والِه بود…

مرحوم علامه آیة الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی رضوان الله علیه، حالات مرحوم آیت الحق و العرفان سید علی قاضی رضوان الله علیه را نسبت به حضرت سید الشهداء علیه الصلوه و السلام (در کتاب مطلع انوار ج 2) چنین بیان می کند:

و [مرحوم آیة الله حاج شیخ عباس قوچانی] می‌فرمودند: در این أواخر عمر یک‌گونه حالت تحیّر و شیفتگی و بی‌قراری مخصوص نسبت به حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام داشت. هر روز هنگام طلوع آفتاب و به خصوص وقت غروب آفتاب گریه می ‌کرد و در أیّام عزاداری سراسیمه و سر برهنه، والِه بود…

علامه طهرانی ادامه می دهد: حضرت آقای حاج سیّد هاشم حدّاد ـ روحی فداه ـ می‌فرمودند: مرحوم قاضی برای زیارت حضرت أباعبدالله الحسین علیه السّلام از نجف أشرف، زیاد به کربلای معلّی می ‌آمدند و با سایر زوّارِ از عرب، در کوچه و بازار می ‌آمیختند. هیچ‌گاه دیده نشد که در مسافرخانه و فندقی بروند، بلکه به مساجد و مدارس می ‌رفتند و چه بسا کنار خیابان روی خاک می‌ خوابیدند. بسیاری از أوقات که در صحن مطهّر جا برای توقّف بود، در خود صحن بیتوته می ‌نمودند و تا به صبح به زیارت و نماز و دعا مشغول بودند؛ و أحیاناً هم روی سنگ فرشِ صحن، عبای خود را بر روی خود کشیده می‌ خوابیدند.

مرحوم قاضی می‌ فرمود: من در تمام نقاط صحن مطهّر خوابیده ‌ام؛ در تمام مدّت عمر که بدین‌جا مشرّف بوده ‌ام هر شب را در نقطه ‌ای بیتوته کرده و خوابیده‌ ام به طوری که جائی به قدر وسعت بدن من، یافت نمی ‌شود که در آن نخوابیده باشم.

[مرحوم قاضی] محلّ ورود قافله امام حسین علیه السّلام را در ابتدای ورود به کربلا از مدینه، مشخّص نموده بودند، و آن مکانی بود در قست شمالی مضجع مبارک که تقریباً فاصل آن تا صحن مطهّر کم نبود؛ یعنی در حال خروج از در شمالی (در سِدر) و عبور از تمام بازار واقع در آن قسمت، تا برسد به شریعه حسینی، آن محلّ را (قرب مقامی که فعلاً معروف به مقام امام زین العابدین علیه السّلام است) معرّفی نموده و به بعضی از شاگردان خویش نشان داده بودند.

حضرت ابالفضل؛ کعبه اولیا است

مرحوم علامه حسینی طهرانی با تاکید به این مطلب که: «و امّا حضرت أباالفضل العبّاس علیه السّلام را شاگردان ایشان، کعبه أولیاء‌ می‌گفتند.» خاطر نشان می کند:

توضیح آنکه: مرحوم قاضی پس از سیر مدارج و معارج و التزام به سلوک و مجاهده نفس و واردات قلبیّه و کشف بعضی از حجاب‌های نورانی، چندین سال گذشته بود و هنوز وحدت حضرت حقّ تعالی تجلّی ننموده و یگانگی و توحید وی در همه‌ عوالم در پس پرده خفا باقی بود، و مرحوم قاضی به هر عملی که متوسّل می‌شد این حجاب گشوده نمی ‌شد.

تا هنگامی که ایشان از نجف به کربلا برای زیارت تشرّف پیدا کرده و پس از عبور از خیابان عباسیّه (خیابان شمالی صحن مطهّر) و عبور از در صحن، در آن دالانی که میان در صحن و خود صحن است و نسبتا قدری طویل است شخص دیوانه ‌ای با ایشان می‌گوید: أبوالفضل کعبه أولیاء است.

مرحوم قاضی همین که وارد رواق مطهّر می‌ شود در وقت دخول در حرم، حال توحید به او دست می‌دهد و تا ده دقیقه باقی می ‌ماند؛ و سپس که به حرم حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام مشرّف می‌گردد در حالی‌که دست‌های خود را به ضریح مقدّس گذاشته بود، آن حال قدری قوی ‌تر دست می ‌دهد و مدّت یک ساعت باقی می‌ماند؛ دیگر از آن به بعد مرتّباً و متناوباً و سپس متوالیاً حالت توحید برای ایشان بوده است.

 

رَزَقَنا بمحمّدٍ و أهلِ بَیتِهِ و بحقّ الحسین و أخیه أبی‌الفضلِ العبّاسِ کَما رَزَقَه بِهِم و جَعَلَنا مِنَ الْمُتَّبِعینَ بِمِنهاجِهِ فی فَقْرِهِ إلی اللهِ وتَبَتُّلِهِ إلَیه و رَحمَةُ اللهِ و بَرَکاتُهُ [علیه].